همه در زندگی برنده هستیم
احتمالا تا به حال تیتر کتابها یا مقالاتی مانند: «تنها برنده زندگی باشید»، «چگونه برنده شویم؟»، «راه های اول بودن»، «چگونه می توان بهتر از سایرین بود» و... دیده اید. همه ما دوست داریم قهرمان و برنده زندگی مان باشیم اما مساله اینجاست که چرا، چگونه و به چه قیمتی؟ آیا واقعا زندگی مسابقه است؟
در این زمینه برای بررسی بهتر، چهار حالت کلی برای تفکر درخصوص برنده شدن در زندگی روزمره وجود دارد که با مطالعه آن می توانیم ببینیم که در کدام دسته جا داریم و آیا نیاز به بازنگری در نحوه تفکر و اندیشه مان هست یا خیر؟
● تفکر برنده – بازنده
این طرز تفکر و اندیشه، ناشی از سیاه و سفید دیدن، دیدگاه دوالیستیکی و دوبینی ما انسان هاست تا زمانی که از نظر ما همه چیز در دو قطب متضاد و رودرروی هم مانند ضعیف یا قوی، زرنگ یا تنبل، خوب یا بد و... دسته بندی می شود، تفکر درونی ما نیز برنده یا بازنده خواهد بود. زمانی که این گونه می اندیشیم، تفکر برنده – بازنده در هر موقعیت و تعاملی جاری است و چون می خواهیم برنده باشیم، همیشه درصدد شکست دادن دیگران هستیم و برایمان تفاوتی ندارد که این فرد یکی از اعضای خانواده، همکاران، دوستان باشد. برای برنده شدن ما تمام این افراد باید شکست بخورند!
نکته قابل تامل این است که تفکر برنده – بازنده از کوچک نظری ما و محدود دیدن دنیا و امکانات آن ناشی می شود. زمانی که می اندیشیم دنیای پیرامون ما محدود است؟ این محدودیت ها گیر می کنیم، کاستی ها را بیشتر می بینیم و برای اینکه سهم بیشتری برداریم، لازم می بینیم که سایرین سهم کمتر بردارند.
● تفکر بازنده – برنده
داشتن نگرش دوآلیستیک و سیاه و سفید دیدن درون و پیرامون زندگی، حالت دیگری نیز می تواند داشته باشد که نقطه مقابل افرادی است که دارای تفکر برنده – بازنده هستند. در واقع این افراد همواره خود را بازنده می کنند تا دیگران برنده شوند و به این شکل می خواهند به نوعی از دیگری حمایت کنند. به عنوان مثال، تصور کنید کسی برای دوستانش نقش مادر را داشته باشد، با چنین احساسی در رقابت های احتمالی به دلیل دلسوزی های نابه جا پا پس می کشد و خود را از روی عمد بازنده می کند تا دوستش برنده شود. در این نوع نگرش، فرد دارای حالتی است که امیدی برای موفقیت ندارد برای اینکه سایرین را برتر از خود می بیند و دست از هرگونه تلاشی می کشد و زندگی را ناامیدانه در انتظار شکست سپری می کند.
● تفکر بازنده – بازنده
حالت دیگر تفکر، ناشی از عدم تعادل و واقع بینی است که در آن همه بازنده هستند. زمانی که بدبین هستیم و با عینک سیاه به پیرامون خود نگاه می کنیم نه به خودمان اجازه رشد و موفقیت می دهیم و نه به دیگران. این دسته افراد که دارای تفکر بازنده – بازنده هستند دنیا را جبری غیرقابل تغییر می بینند با سرنوشتی که از قبل با تمام جزییات نوشته شده که انسان محکوم به شکست و بدبختی و رنج بردن است. با این نگرش افراد نه تنها به سایر در مسیرشان کمکی نمی کنند، بلکه تا جایی که بتوانند در مسیر حرکت آنها سنگ می اندازند.
این افراد جملاتی با این مضمون را زیاد به کار می برند: «دیگی که برای من نجوشه، می خواهم برای هیچ کس نجوشه»، «دیگران برای من چه کردند که من برای آنها انجام دهم» و... .
● تفکر برنده – برنده
در این نوع تفکر، برای برنده بودن لازم نیست که دیگری بازنده و قربانی شود. در این وضعیت به جای اینکه فقط به بردن و برنده شدن خود بیندیشیم باید به موفقیت خود و سایرین بیندیشیم به جای رقابت و مسابقه به همکاری توجه و تلاش کنیم تا در عین اینکه برنده می شویم تداخلی با سایرین نداشته باشیم. در این تفکر، جایی برای رقابت غیرسازنده، حسادت وجود نخواهد داشت و هرکس قهرمان زندگی خود است. باید دقت شود که در تفکر برنده – برنده – منظور فداکاری و ازخودگذشتگی نیست بلکه توجه و حمایت از خود باید در درجه اول رعایت شود سپس توجه به دیگران در اولویت بعد قرار گیرد.
باتوجه به دسته بندی های فوق باید واقع بینانه به زندگی نگاه کنیم و بدانیم که زندگی مسابقه ای با یک یا چند برنده محدود نیست. مهم این است که مسیر حرکت خودمان را پیدا کنیم. دنیای پیرامون ما بی انتهاست و اگر محدودیتی هم دارد ناشی از ذهن و اندیشه ما انسان هاست و از این پس باید تمرین کنیم که در تمامی مقاطع زندگی به تفکر برنده – برنده بیندیشیم چراکه هیچ بازنده ای وجود ندارد.
منبع: aftab.ir